به خورشید سلام میکنم
گاه نوشتهها
شعر ترجمه
شعرمن
یادداشت روزانه
قصهیمن
جستار
ترانهها
لالاییها
قصهیترجمه
حافظ
درمورد من
ون گوگ
۱۳۸۸/۰۸/۰۱
یاد
شعر از: راینر ماریا ریلکه
به فارسیِ نفیسه نوابپور
----------------------------------------
چطور میشود
زندگی شیرین گذشته را بازشناخت؟
شاید در نقشهای کف دستم
پیدا باشد
در این خطوط و چینهایی
که وقتی مشتمان را
بر هیچ میبندیم
حفظشان میکنیم.
۱۳۸۸/۰۷/۲۷
نوازش
شعر از: راینر ماریا ریلکه
به فارسیِ نفیسه نوابپور
----------------------------------------
در حسرت یار
تمام شب بیدارم،
نوازشی کوتاه
بر آسمان درخشان میگذرد.
اینگونه است جهان
نیرویی اولیه
مادر را
عاشق تمام آنچه از دست داده میکند.
۱۳۸۸/۰۷/۰۹
پنجره
روزی دوبار سراغ پنجره میروم
صبحها که بازش میکنم
شبها که میبندمش
شمعدانی پیر ولی از حقاش نمیگذرد
حساب رفت و آمد تمام همسایهها را دارد.
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)