ترانهای از: ژاکین رودریگو
ترجمه: نفیسه نوابپور
------------------------------
عشق من
بر آب چشمهها، عشق من
باد با خود میآورد، عشق من
شب در رسیده، شناور میبینیم
گلبرگهای سرخ را
عشق من
و دیوارها ترک برمیدارند، عشق من
در آفتاب، در باد، زیر رگبار و به سالهایی که در گذرند
از آن صبحگاه ماه می که آنها آمدند
و آواز میخواندند
ناگاه با هدف تفنگهایشان بر دیوارها نوشتند
کلماتی بیگانه را
عشق من، بوته ی گل سرخ رد آنها را دنبال میکند، عشق من
بر دیوار و در بر میگیرد، عشق من
نامهای حکاکی شدهشان را هر تابستان
با قرمز زیبایی که گلهایند.
عشق من، چشمهها خشک میشوند، عشق من
در آفتاب، در باد، در میدانهای جنگ و به سالهایی که میگذرند
از آن صبحگاه ماه می که آنها آمدند
در قلبشان گل، پاهایشان برهنه، آهسته آهسته
و چشمهایشان میدرخشید از خندهای بیگانه
و بر این دیوار، مادام که شب میرسد
گویی لکههای خوناند
این گلهای سرخ
عشق من، آرانخوئه.