۱۳۸۹/۰۳/۰۸

خوراک

در آشپزخانه‌ی کوچکم
پای گاز
خوراک دندان قروچه می‌پزم
وقتی که پای چوبه‌های دار
مردان چند سر را اعدام می‌کنند.

بی‌نام

برای تقویت دست‏ها
روزی هزار بار شنا می‏روم

تو بخواب زیر و
چشم بدوز به چشم‏های من
که پاهایم را حلقه کنم دور پاهایت
دست‏هایم را عمود کنم دو طرف گردنت
بالا بروم و پایین بروم:

«یه بوس این طرف، یه بوس اون طرف
یه بوس این طرف، یه بوس اون طرف».

۱۳۸۹/۰۲/۱۲

وقتی مردی زنی را دوست دارد



وقتی مردی زنی را دوست دارد*
سرتاسر زمستان
کوهستان‏های یخ زده را
دنبال آن تک‏گل زیبای افسانه‏ای
می‏گردد
گل را می‏چیند
در قلبش می‏کارد
و پای پنجره‏ای برمی‏گردد
که قرار بوده زن را آنجا ببوسد.

زن سرتاسر زمستان از سرما لرزیده
پای بوته رزهای سفید
مرده.


* این را از تیتر یک شعر گرفته‏ام: کلیک کنید!