۱۳۸۵/۰۲/۱۱

مادر شدن

(اول نوشته ی سارا را اینجا بخوانید.)

تعجب می کنم از یک زن که اینطور بنویسد. شوق زادن برای ماندگار شدن. نه باور نمی کنم که هیچ مادری تنها برای آفریدن چیزی که می خواسته باشد و خود نشده، فرزندی به دنیا بیاورد. تعجب می کنم که این تصور یک زن باشد از زندگی. نمی توانم قبول کنم اینهمه خودخواهی را در وجود یک مادر. نه. من باور نمی کنم.
مدت هاست که می خواهم از مادر شدن بنویسم. از شوقم برای زادن فرزندی. هرچه که باشد. پسر یا دختر. سالم یا ناسالم. نیاز و علاقه ام به مادر شدن ولی برای ماندگار شدن نیست. تمایل به آفریدن و پروردن است. تعلل هم که می کنم از ترس نیست. فکر سختی هایش را نمی کنم. همیشه به این فکر کرده ام که به قدر کافی کامل نیستم برای ساختن انسانی دیگر. می ترسم از اینکه نتوانم برای همه ی سوالاتش جواب داشته باشم.
نمی توانم گناه بودنم را به گردن لذتی هوسبار بیندازم. هیچ وقت اعتراض نکرده ام که چرا بی اختیار خودم به دنیا آمده ام. من به زندگی اعتماد دارم و از امکاناتی که دارم استفاده می کنم. یک زن این شانس را دارد که آفریدگار موجودی باشد، شبیه هیچ کس. و یک مرد این شانس را دارد که بتواند در بوجود آوردن این موجود نقشی داشته باشد. زن و مرد فقط به شکرانه ی این نعمت هاست که می خواهند کودکشان بهترین چیزی بشود که در تصور دارند.
ولی این موجود فقط یک موجود است. شاید از لحاظ فرم بدن و یا حتی قیافه شبیه ما باشد، ولی من فکر می کنم بزرگترین خیانت به کودک این است که او را مثل کس دیگری بخواهیم. باید به دیگران اجازه بدهیم که برای خودشان درست و نادرست داشته باشند. هرچند که با درست و نادرست های ما جور نباشند. هرچند که آنها کودکانمان باشند.
مدتی ست دچار خودخواهی شده ام. با خودم فکر می کنم که وقتی می توانم به تنهایی صاحب چیزی باشم، چرا باید با دیگری قسمتش کنم؟ به این فکر می کنم که همه ی تلاش و زحمت به دنیا آوردن یک کودک با مادر است. پس چرا هیچ حقی نسبت به فرزندانش ندارد؟ به قوانین فکر می کنم. به اینکه فرزند نام خانوادگی پدرش را می گیرد و در صورت جدایی، حق پدر است. اجازه ی بچه ها همیشه با پدر است. باید قدری بیشتر برای مادرها ارزش قایل بشویم.
و باز به این فکر می کنم که با روش های جدید علمی، هیچ لزومی ندارد که کودک پدر داشته باشد. اسم پدر خیلی مهم نیست. بچه ها را باید با اسم مادرانشان بشناسیم.
*
دلم می خواهد بیشتر بنویسم. فرصتی نیست. شاید بماند برای بعد.