به خورشید سلام میکنم
گاه نوشتهها
شعر ترجمه
شعرمن
یادداشت روزانه
قصهیمن
جستار
ترانهها
لالاییها
قصهیترجمه
حافظ
درمورد من
ون گوگ
۱۳۸۵/۰۳/۰۷
آب
راه تو را از ستاره ها پرسیده بودم
حالا آواره ی آسمان ام
هیچ کس نشانی خورشید را نمی داند
یا نشانی چشم های تو را
که از گرمای تنم آب شوم
می بارم
دریا از تنم سیراب می شود
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی