به خورشید سلام میکنم
گاه نوشتهها
شعر ترجمه
شعرمن
یادداشت روزانه
قصهیمن
جستار
ترانهها
لالاییها
قصهیترجمه
حافظ
درمورد من
ون گوگ
۱۳۸۶/۰۷/۰۱
بینام
تو را در گور سنگیات کشف میکنم
دلم برای به آغوش کشیدنت تنگ است
در دستهای من پودر میشوی
خاک میشوی
میپاشی
میریزی
حالا هروقت لباسهایم را میتکانم
گردوخاک قرنها و روزگاران اساطیری از جیبهایم بیرون میریزد.
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی