۱۳۸۸/۰۵/۰۳

رویاها

از مجموعه شعرهای انقلابی می ۶۸
شاعر ناشناس
ترجمه‌ از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

پاریس، هرگز
چون امشب سرخ نبوده.
در این سه روز
رویاها بر برانکاردها رفته‌‏اند
رویاهایی که مرا سرپا نگه می‌‏داشتند
و با انفجار نارنجک‌‏ها
نورافشان می‏‌شدند.

آزادی

از مجموعه شعرهای انقلابی می ۶۸
شاعر ناشناس
ترجمه‌ از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

پدر خوبم
تو هرگز چیزی که من هستم نبوده‌‏ای
رنجم را بکاه!
گوشت، رواندازها...
در آتش می‏‌سوزم
شبیه آتش گرفتن سیگار.
باد
و گرسنگی،
مدام به من می‌‏گویند که آزادم.
آزادم از تو،
سرورم.

رفیق

از مجموعه شعرهای انقلابی می ۶۸
شاعر ناشناس
ترجمه‌ از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

رفیق،
از من می‏پرسی که چرا سنگر می‌سازیم
به تو جواب می‏ﺩهم، رفیق:
مرگ چون قطاری از خیابان‏ها می‏گذرد
در هر تقاطع
هزارها سایه از مرگ ما را می‏پایند.
نامشان:
پول
اتم
سیاست
استثمار
بردگی
بی‏عدالتی.
نشانشان چماق است
نیرویی که ما را از هم می‏پاشد.
سنگر ما، فریاد اعتراض ماست
جنگ ما، نبرد روز است با شب
آزادی به کار نوشتن جهد ماست
بیا رفیق،
به سنگرهای ما ملحق شو
خورشید در دستان ما می‏درخشد.

۱۳۸۸/۰۴/۱۶

شکایت زمین

شعر از: ژولین دلمر
ترجمه: نفیسه نواب‌پور
------------------------------

فریادی در برف
تک صدایی
جای هزارها فریاد
هزار گلوی یخ زده
طوفان‌‏های عریان
میلیون‏‌ها هق‌‏هق انباشته در توده‏‌های یخ
استدعای زمین است که باری از دوشش برداریم.

زمین شاکی‌ ا‏ست.

طوفان گذشته
آهن، آتش و لای به تمامی سوخته
بوی ماندگار خاکستر
شال مه بر فراز مزارع گندم
خوشه‌‏های سیاه،
بذرهای آذرین.