شعر از: پل والری
برای فرانسیس دو میوماندرو
ترجمهی آزاد از: نفیسه نوابپور
----------------------------------------
چطور چنان ظریفی و چنان مهلک
که شناسهات زنبور طلاییست.
فقط رویایی به هم بافته انداختهام
در زبالهدان محبوبم.
نیش بزن ای زیبای مست، سینهای را
که عشق در آن مرده یا خفته
ذرهای گلگون از مرا بچش
بیا به سراغ این تن و زیباتر شو!
سخت محتاج رنجی تیزم:
دردی زنده و پایانی خوش
این از عذاب در خفتگی خوشایندتر است.
بیا و احساساتم را تیز کن
با این نیش طلایی کوچک
که بی آن عشق یا میمیرد، یا به خواب میرود.