آرام آرام مشغول منتقل کردن همهی یادداشتها و ترجمههایی هستم که این چند ساله در فیس بوک و تلگرام و اینستاگرام نوشتهام. عجب کاری کردم. به ساز فیلترینگ رقصیدم. بلاگر را که فیلتر کردند، با دوستانم گلهای رفتیم به فیس بوک. فیس بوک را که فیلتر کردند، پناه بردیم به تلگرام. تلگرام را که فیلتر کردند، رقصیدیم در اینستاگرام. من از این بازی خستهام. یک جای امن و آرام میخواهم که برای خودم روزانه بنویسم و در خلوت خودم به قالبهای مختلف فرو بروم؛ زندگیهای متفاوت داشته باشم. مدتی هست که مشغول سرجمع کردن زندگی خودم هستم. دفترهای نیمهتمام را تمام میکنم؛ خودکارهای نیمهپر را خالی میکنم؛ ذهن نیمهخستهی خودم را مصرف میکنم. من حتی مدتی هست که لباسهای کهنهام را میپوشم و پاره میکنم و دور میاندازم. حالا میخواهم تمام فضاهای نصفه نیمهی زندگیام را سرجمع کنم. همه را یکجا بچینم کنار هم. بعد با خیال راحت بنشینم و تماشا کنم که چهها به من گذشته و چهها میگذرد.