شعر از: زینل ساهین
ترجمه: نفیسه نوابپور
----------------------------------------
وطن مرغ های مهاجر کجاست؟
چرا گلها هرکجا که بخواهند خانه می کنند؟
پس انسان چرا نمی تواند انتخاب کند
اهل کجا باشد؟
چرا نباید جای دیگری بود
هرکجا که دل بخواهد؟
وطن من اینجا نیست
آنجاست که حالم خوش باشد.
وطن کودکی را می خنداند
برگ را بر درخت زرد می کند
و بوی خوش خودش را دارد.
وطن حس آمدن به دنیاست.
حس اینکه بدانی هیچ مرزی نیست.