تو کی آمده بودی
که حالا داری میروی؟
ماهی نارنجی
تقلا میکند در حوضچهی کوچک انگشتهای من
میاندازمش به آب
مگر من گفته بودم زیر پیراهنم بروی؟
برگرد به آب! برگرد
هوای تن من، آب نیست
برگرد! تنم رود نیست
من فقط میخواستم یک ساعتی در این رود شنا کنم
برمیگردم و باز شنا میکنم
دور باش از تنم!
زیر لباسهای من خفه میشوی
ماهی نارنجی!
آمده بودی
تقلا نکن!
حالا داری میروی.