۱۳۸۴/۱۲/۱۱

تب شعر

شب از نیمه گذشته است
مرگ از دیوارها بالا می رود و می خندد
رویایی به سراغم می آید
به ضخامت یک شعر
از جنس وحشت های شبانه
در تداوم تب
مرگ پشت پنجره ها نشسته است و می خندد.