۱۳۸۸/۰۶/۰۱

دوست دارم بی‏حال باشی

شعر از: رنه وی‌وین
ترجمه‌ از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

دوست دارم بی‌‏حال و غرق نوازش باشی در آغوشم
در جستجوی پناهگاهی امن، در آغوشم
گهواره‏‌ی گرمی که در آن آرمیده باشی.

دوست دارم گل انداخته باشی، مثل پاییز،
به چهره‌‏ی الهه‏‌ی پاییز
که خورشید غروب تاج می‌‏شود بر سرش.

دوست دارم آرام باشی و راه بروی بی سر و صدا
آهسته حرف بزنی و بیزار باشی از سر و صدا
همان طوری که شب‌‏ها هستیم.

دوستت دارم بخصوص اگر پریده رنگ باشی و در حال احتضار،
و با هق‌‏هق بنالی از حال احتضار،
در کیف بیدادگری که با خشونت در پی می‏‌آید و عاجز می‏‌کند.

بودنت را دوست دارم، ای خواهر ملکه‏‌ی دیرگاهان،
تبعید شده به میان شکوه دیرگاهان،
سفیدتر از انعکاس نور ماه بر زنبق سفید..

دوست دارم مزاحمت نشوم، وقتی که پریده رنگی
وقتی که می‌‏لرزی، ناتوانم از مخفی کردن پریده رنگی
ای وای که هیچ وقت نمی‌‏فهمی چقدر دوستت دارم !