۱۳۸۹/۱۲/۱۶

قتل

شعر از: ماری کلر بانکوار
ترجمه‌ از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

لیست قتل‌هایت را آماده کن

پیغام‌گیر کار می‌افتد
وقتی دوست غمگینی زنگ می‌زند

ساقه‌ی علف را
پرت افتاده بر پیاده‌رو
میان دو قطعه سنگ
فراموش کن.

لبه‌ی کارد جیغ می‌کشد
سیب هر روزه‌ات
در ماکروفرها لهیده می‌شود.

مرگش را می‌خوری.

آینده خورده شده
تحقیر می‌کنی؟ ضربه می‌زنی؟

نوری به تو می‌رسد
از عمق نیرنگ‌ها
شب، تنها، بهای کشتارهایت را می‌پردازی.