هنریک ایبسن یه شاعر و نمایشنامه نویس نروژیه که به قدر شکسپیر بزرگه. حدود دویست سال پیش در سال ۱۸۲۸ در نروژ به دنیا میاد. وقتی هنریک هنوز خیلی کوچیک بوده، خانواده دچار ورشکستگی میشه. مادرش برای فرار از مشکلات به مذهب رو میاره و پدرش افسرده میشه. اوضاع مالی خراب خانواده باعث میشه که هنریک ایبسن نگرش خاصی نسبت به جامعه، بخاطر جامعهای که درش زندگی میکرده و اونا رو به چشم تحقیر نگاه میکردن، پیدا کنه. بعدها هنریک سعی میکنه پزشک بشه ولی چون دانشجوی موفقی نبوده، تصمیم میگیره نویسنده بشه. اولین کتابش در ۲۲ سالگی چاپ میشه و بعد یه مدتی با حزب کارگر همکاری داشته، ولی بعد سیاست رو میبوسه و میذاره کنار. یه مدتی بعد از اون تو یه تماشاخونه کار میکرده و همکار ۱۴۵ تئاتر بوده، بدون اینکه چیزی براشون بنویسه. همین تجربهی خوبی میشه براش که شروع کنه به نوشتن نمایشنامه و نمایشنامهنویس موفقی بشه.
خانه عروسک، اشباح، و دشمن مردم از بهترین و به یاد موندنیترین کارهای این نمایشنامه نویس در ایران هستن.
هنریک ایبسن حدودن هفتاد و هشت ساله بوده که بر اثر سکتهی مغزی جان عزیزش رو از دست میده.
اون میگه: بدترین کاری که انسان میتونه با خودش بکنه، بیعدالتی با دیگرانه.
میگه: قویترین انسان در دنیا کسیه که بیشتر از دیگران تنهایی رو تاب میآره.
میگه: زندگی جنگ با غولهاست.
میگه: آزادی اینه که میدونی هنوز یه عمل شجاعانهای هست که میشه انجامش داد.
میگه: همیشه حق با اکثریت نیست. کدوم دسته افراد بیشترین جمعیت را دارند؟ آدمهای باهوش یا آدمهای احمق؟
میگه: هزار کلمه هم که بنویسی، هنوز نمیتونی تاثیر عمیق اتفاقی که افتاده رو منتقل کنی.