۱۳۸۹/۰۲/۱۰

روزی می‌رسد

از مجموعه شعرهای انقلابی می ۶۸
شاعر ناشناس
ترجمه‌ از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

روزی می‌رسد
که دنبال شهر بگردی و پیدایش نکنی
دنبال روستا بگردی و پیدایش نکنی
جنگل را پیدا نکنی، رود را پیدا نکنی
آغوش زنت را پیدا نکنی
حتی دنبال خودت بگردی و پیدا نکنی
گوش‌هایت را پیدا نکنی
چشم‌هایت را پیدا نکنی.
هیچ جا نروی، چون تمام راه‌ها به مرگ می‌رسد
در جا نمانی چون آنجا مرگ حاضر است.

بهتر است جایی مخفی شوی
جایی که سربازها نباشند
مردم نباشند
آزمایشگاه‌ها نباشند
کارخانه‌ها نباشند
جایی که هیچ کس عجله نداشته باشد
بازجویی‌های سخت نباشند
قراردادهای جنگ نباشند
پیمان‌های صلح نباشند.
بهتر است جایی بروی که بچه‌ها روی زمین می‌دوند
جایی بر زمینی
که میان توده ابرهای مهلک معلق نباشد.