۱۳۹۰/۰۳/۰۱

آسمان ابری

شعر از: شارل بودلر
ترجمه: نفیسه نواب‌پور
--------------------


می‌‏گویند که نگاهت مه‏‌آلود است
چشمان رازآلودت (آبی‏‌اند، خاکستری یا سبز؟)
به سلسله مهرانگیزند، خواب‏‌آلود، بیدادگر،
انعکاس رخوت و رنگ‏‌پریدگی آسمان در آنهاست.

این روزهای سفید، گرم و مستور را به یاد می‏‌آوری
که دل‏های فریفته را به اشک می‏‌گدازند
آنگاه که سوء تفاهم‏‌ها به زانوشان می‏‌افکنند
اعصاب هشیار، خاطر خواب‏‌آلوده را ریشخند می‏‌کنند.

تو گاه به این افق‏‌های زیبا شباهت می‏‌بری
که خورشیدهای فصل‏‌های مه‏‌زده را روشن می‏‌کند...
تو که می‏‌درخشی، چشم‏‌انداز، رطوبت می‏‌گیرد
از درخشش پرتوهایی که از آسمان ابری می‏‌بارد!

آه زن خطرناک، آه فضای دلکش!
من حتی عاشق برف‏‌ھا و شبنم‏‌های یخ‏‌زده‏‌ی توام؟
و عیشی فراتر از یخ و آتش را
از زمستان کینه‏ توزت آیا باز خواهم یافت؟