۱۳۸۶/۱۲/۱۶

بگو زلزله بیاید

متن زیر را از نامه به دوستی می‌آورم که نگران زلزله بود.
از پیمان درمورد پیش‌بینی زلزله پرسیدم. قبلن هم برایم گفته بود که امکان ندارد. می‌گوید در حد چند دقیقه، آنهم ژاپنی‌ها می‌توانند پیش‌بینی کنند، ولی ما نه. می‌گوید از کلی پارامتر فقط چندتایش شناخته شده هستند و برای همین اصلن پارامتر برای تشخیص یا پیش‌بینی وجود ندارد. و می‌گوید اگر یک وقتی چنین خبری رسمن اعلام شود باید مطمئن باشی که یک خرابکاری شده و مثلن قرار است بمبی اتمی منفجر کنند.
خب این روزها می‌گذرد و اتفاقی نمی‌افتد. مثل همیشه.
درمورد خرابی ساختمان هم درست گفته بودم، بسته به شکل موج و طول موج زلزله، شکل خرابی هم فرق می‌کند. پیمان می‌گوید بهترین جا گوشه‌ی دیوار است. یعنی روی پایه‌ی ساختمان. که دیوارها ممکن است وسط بپاشند و سقف بریزد. و البته در کمال خونسردی می‌گوید که آنهم جای امنی نیست، چون ممکن است از همه چی جان بدر ببری و آخر سر یک آجر بیفتد روی سرت و بمیری. این که واضح است. کار زندگی از این حساب‌ها ندارد.
در مورد گسل‌ها هم که گفته بودم، تهران سه تا گسل اصلی دارد. یکی کهریزک و دو تا شمال. بسته به اینکه فعالیت این گسل‌ها چطور شروع بشوند، قدرت تخریبشان فرق می‌کند. پیمان طوری حرف می‌زد که انگار زلزله‌ی بم به نسبت زلزله‌ی تهران خیلی ناچیز است. می‌گفت عین زلزله‌ی نمی‌دانم کجا احتمال زیاد دارد که زلزله‌ای بزرگ با پس‌لرزه‌های پنج و شش ریشتری داشته باشد. و تازه همه‌ی اینها باز غیر قابل پیش‌بینی است.