ترانهای از: مانیک
ترجمه: نفیسه نوابپور
----------------------------------------
در بطن من بمان، کودکم، کوچکم
در بطن من بمان، راه درازی در پیش است.
احساست میکنم، بر پوستهی شب
با سرانگشتانم، خزشات را بر پوست شکمام حس میکنم
هنوز نمیدانم میوهام کی میرسد
و نمیدانم فریادهایم به کجا میکشاندت.
من تمام افقهای توام، دهانت و گرمایت
زیباترین ترانهام تپش قلب توست.
و شب که بازمیرسد
لطافت صدایت را پیشکش میکنی
میگویی و میگویی
من همه را از حفظ میدانم.
در من میلغزی تا صبح
از جاذبه میگریزی
در حجاب مخملینم اسیری و
من بیقرار لحظهی عاشقانهی دیدارم.