۱۳۸۸/۰۱/۱۶

چیست که با انگشت‏هایم می‌‏شمرم؟

شعر از: یوهان بوبروفسکی
ترجمه: نفیسه نواب‌پور
--------------------

زمان، صدایی که از بیشه
می‏‌ﺁید، سایه‌‏اش
جاده را قطع می‌‏کند.

میوه زیر پاهای‌‌ات
می‏‌ترکد، قبول کن،
از این پس غریب،
هسته‌‏ی مرگ را.