از مجموعه شعرهای انقلابی می ۶۸
شاعر ناشناس
ترجمه از: نفیسه نوابپور
----------------------------------------
چیست این؟ غروب رویاهاست
یا طلوع آفتاب؟
چیست این؟ دریاچه است
که روی گورها خزیده
چتری از حباب
زیر پای پلهایش کشیده؟
چیستند اینها؟
پلکهای بستهی من
یا ستارههایند که میدرخشند؟
یک لایه نور
زخم به سینهی سایهها زده.
چیست این؟
روز است که گم میشود
یا لبهای بستهی ما که قفل میشوند؟
قفلیست بر لبهای من
که هیچ کلیدی به آن نمیخورد.
چیست این؟
موج؟ چشمه؟ یا اشک؟
شب آوازی بیجان ساز میکند.
چیست این؟ سنگفرش
که از ضربهی باتونها خونریز است؟
چیست این؟
غبار انفجار است
یا انفجار گازهای اشکآور
بیخ چشمهایمان؟
دنیایی میسازد
سایههای ما.
اینها چیستند؟ سنگر؟
و این؟ خیابان گای-لوساک؟
اینها کیستند؟ دانشجو؟
که از صورتهاشان عرق میریزد و
از زخمهاشان خون؟
یا از زخمهاشان عرق و
از صورتهاشان خون؟
این چیست؟ عشق؟
این چیست؟ آشتی؟
عشق و آشتی.
سوربون کودکی دو سر میزاید
از حباب گازها.
چیستند اینها؟ درخت؟
چیست این؟ باد؟
چیست این؟ سرزمین من
گم شده در شرارهی شعلهها
یا بذرهای روشناش
در ریش سفید ابرها گم شده؟
انگشتهایم ضرب میگیرند...
کیست این؟ منم؟
کیست این؟ توئی؟
تو هستی و من
که راهها را میکاویم
در خطوط دستانمان.
ما کودکانی هستیم
یا به این خاطر کودکیم
که پای تولدمان درد میکشیم.