۱۳۸۹/۰۳/۳۱

قرمز یعنی ایست

از مجموعه شعرهای انقلابی می ۶۸
شاعر ناشناس
ترجمه‌ از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

بیچاره سرباز
عادت کرده به چراغای قرمز.
قرمز یعنی «ایست» خطر!
خطر مرگ واسه کسی که از خط قرمز بگذره
قرمزی که یعنی «ایست» خطر!
خطر مرگ
واسه اونایی که بخوان با مردم باشن
واسه اونایی که به زناشون خیانت می‌کنن
واسه اونایی که دلشون حصیر نمزده‌ی تخت رو نمی‌خواد
واسه اونایی که بخوان واسه رفتن به شهر مترو بگیرن
از کجا؟ سی سال یه بار از باستیل!
واسه اونایی که واقعن زنشون رو دوست دارن
اما نمی‌تونن حتی اونو ببینن.
واسه اونایی که بخوان ترتیب یه زن هرزه رو بدن
و بعد عمری یه شکم سیر عرق بخورن.
واسه اونایی که نمی‌گن تو برنامه بودجه‌ی دولت هیچ مشکلی نیست
واسه اونایی که می‌خوان دنیا نباشه، اما شکمشون به راه باشه
واسه اونایی که می‌خوان آنارشیست و کمونیست با هم رفیق باشن
بچه‌های باکونین و خانه‌ی سینما
بچه‌های مائو، بچه‌های بوگارت.
واسه اونایی که تمرین می‌کنن سرشونو بگیرن بالا
واسه ایناها خب معلومه
که قرمز یعنی آزادی
اما رنگ رو باید از پایین به بالا خوابوند.
پاپ می‌میره، باتیستا از هم می‌پاشه،
استالین می‌میره، جانسون کیف می‌کنه،
فاشیست از بین می‌ره، اوبو جاشو می‌گیره
یکی هم حال مالکولم ایکس رو می‌گیره.