۱۳۸۹/۰۵/۲۰

با مهر

شعر از: اوژن گیوویک
برای ژان فولان
ترجمه: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

زمین و زمان،
کوره‌راه‌‏های پرشیب حوالی روستاها،
سرداب‏‌ها و اتاقک‌‏های قدیمی زیر شیروانی،
حشراتی که در رخوت، گزشی را انتظار می‌‏کشند،
همه برایمان تجربه‏‌هایی همسانند.

ماندن در اتاق‌‏ها
در گوشه‌‏های تاریک و کنار اشیاء قدیمی،
جایی که از دور به چاهی می‏‌ماند،
و نیاز به این همه
برایمان تجربه‌‏هایی یکسانند.

خورشید همان است، ولی همانسان نمی‌‏تابد،
تو را می‏‌بینمت که بر جسدی بی‏‌نشان می‏‌گریی،
در سرزمین تو چنین گریستنی بس غریب‌تر است
تا در سرزمین من.

فولان، دوست دیرینم، حتی کمی هم‌‏راز،
من آن روز با مهر
پرواز و آواز خوش چکاوکی را
به تو بخشیدم.