از مجموعه شعرهای انقلابی می ۶۸
شاعر ناشناس
ترجمه از: نفیسه نوابپور
----------------------------------------
الو! الو!
قطع نکن عشق من
عشق بهاری من، در صبحی پاییزی
عشق آفتابی من، در عمق تاریک شب
عشق جاری من، از ارتفاع صخرههای زندگی
عشق پرخروش من، بر دهانهی شیپور جنگ
الو! الو!
قطع نکن عزیزکم
خود بهار است که میشنوی
تالابی منفجر شده، لبهی تیغ
ستارهای خیس، در حوضچهی آسمان
آسمان تکهتکه شده بر موجهای آب
الو! الو!
نوک تیز نیزهی رنج را از گلوی روزم بردار
میخواهم سنگ قبری از رنگینکمان
بر چهرهی خورشید بکشم
الو! الو!
فقط تویی عشق من
عشق گمشدهی من در پیچپیچ کابلها
روی دکلهای برق
عشقی سنگی، سخت و سرد
ویلان در گیسوی باد، لابلای قلهها
پنهان در صدفهای سفید، زیر غلغل آب.
الو! الو!
سکوت که میکنم
هیاهوی روز مرده را قطع نکن
گوشی را بچسبان به گوش و
گوش را میچسبانم به گوشی
دلبرکم، زاری را از محلهی یهودیان نمیشنوی
و صدای پرواز هلیکوپترها روی شعلههای آتش
به تو نمیرسد
الو! الو!
عشق من
الو!
صدای خزش تفنگها بر تالاب به تو نمیرسد
و صدای برخورد تیرها به شیپور جنگ را نمیشنوی
الو! الو! الو!
خطوط را قطع نکنید
این کابلهای سیاه حافظ پیوندهای عاشقانهاند
آه عشق من
دوستت دارم.