به خورشید سلام میکنم
گاه نوشتهها
شعر ترجمه
شعرمن
یادداشت روزانه
قصهیمن
جستار
ترانهها
لالاییها
قصهیترجمه
حافظ
درمورد من
ون گوگ
۱۳۸۵/۰۱/۲۱
پاییز
خورشید چه ناشیانه اطراف تنم پرسه می زند
حنای تازه بر موهایم گذاشته ام
باران از در و دیوار سینه ام می بارد
ستاره ها به تمام فصل های سال
یک اندازه می تابند
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی