۱۳۸۵/۰۱/۲۱

گناه

در مرزهای ما
گناه یعنی عشق
یعنی شور، شوق، آزادی
گناه یعنی شنیدن صدای بالهای چکاوک
یعنی نور، رها شدن، خندیدن
گناه یعنی من،
یعنی تو

در مرزهای من اما
گناه یعنی رنجاندن
رنجیدن
دروغ گفتن و
بی بهانه گریستن
نشستن و بی ترانه پژمردن
رفتن و شب را بی ستاره پرستیدن

در مرزهای من
گناه یعنی
ندیدن
نشنیدن
نخواندن
یعنی که عاشقی را
بی دغدغه فراموش کردن.