۱۳۸۹/۱۰/۲۰

عشق آیینه‌‌ایست

شعر از: ویکتور هوگو
ترجمه از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

دختر جوان!
عشق پیش از هر چیز آیینه‏‌ایست
که زنان زیبا و طناز دوست دارند خود را در آن بنگرند
و زنان شاد و رویایی دست به دامنش می‌‏شوند؛
آنگاه قلب را تسخیر می‌‏کند، درست شبیه تقوا
و رنجورش می‏‌کند، به سخره‏‌اش می‌‏گیرد
و جان را جلا می‏‌دهد، پاک می‌‏کند.

بعد، افول است و لرزش پاها... – آنگاه
مغاک است. دست‌‌‏ها به دیواره‌‏های خلاء چنگ می‌‏زنند.
فروغلتیدن به قعر گرداب‏‌هاست. –
عشق، فریبنده است؛ ناب و مهلک.
باورش نکن.
چه بسیار کودکانی
که قدم به قدم در میانه‌‏ی رود کشیده می‏‌شوند
به تماشا می‌‏روند، تن می‌‏شویند و غرق می‌‏شوند.