۱۳۸۹/۱۰/۱۷

عروسک ناز، خوابش نمیاد

لالایی از نمی‌دانم کجا
ترجمه از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

عروسک ناز
خوابش نمیاد
فرشته‌‏ی من
چشماتو ببند
یاقوت کبود
چشمای تو بود
اذیت نکن
بخواب عروسک
خیلی خسته‌‏ام

باید فک کنم
چطوری می‌‏شه آرومت کنم
روانداز ابریشم می‌‏خوای
پیراهن بلند می‌‏خوای
رزهای خوشبو
کلاه قشنگ
طلا و جواهر
یه دنیا چیز، بگو چی می‌‏خوای

تکرار

بابا که برگرده خونه
بچه‌‏ی کوچیکو می‌‏گیره
رو سر خاکستری‏‌ش می‌‏شونه
کوچولو بهش می‏‌گه «بابا»
می‌‏ﺧوابه یه وقت خدا

تکرار

عروسک ناز
برو به رویا
بگو باد سرد
یواش‏‌تر بیاد
هی فرشته‌‏ها
نزنین فریاد
مامان کوچولو
عروسکشو
دوست داره زیاد.