لالایی از نمیدانم کجا
ترجمه از: نفیسه نوابپور
----------------------------------------
عروسک ناز
خوابش نمیاد
فرشتهی من
چشماتو ببند
یاقوت کبود
چشمای تو بود
اذیت نکن
بخواب عروسک
خیلی خستهام
باید فک کنم
چطوری میشه آرومت کنم
روانداز ابریشم میخوای
پیراهن بلند میخوای
رزهای خوشبو
کلاه قشنگ
طلا و جواهر
یه دنیا چیز، بگو چی میخوای
تکرار
بابا که برگرده خونه
بچهی کوچیکو میگیره
رو سر خاکستریش میشونه
کوچولو بهش میگه «بابا»
میﺧوابه یه وقت خدا
تکرار
عروسک ناز
برو به رویا
بگو باد سرد
یواشتر بیاد
هی فرشتهها
نزنین فریاد
مامان کوچولو
عروسکشو
دوست داره زیاد.