۱۳۸۹/۱۰/۲۶

موربیهان

شعر از: اوژن گیوویک
ترجمه: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

اینچنین رفته است بر من
با دست‌‏هایی آزمند
با کمر شکسته و کبدی سوراخ

پیری در سی‌‏سالگی، مرگ در بیست سالگی
پیرتر به چشم می‌‏آیم
بهای زندگی بی‏‌غش‏‌ام.

اینچنین رفته ا‏ست بر من
نه زمین کافی برای خوراک
نه وقت کافی برای زدن زیر آواز

چه خشکی و چه دریا
کاری که برای خود نیست
خانه‌‏ای که از آن تو نیست

چهارده برای سرجمع شدن
صلح برای گریستن
الکل برای آرام گرفتن
کمی عشق برای شروع
چندی سال برای سرگرم بودن
چندی سال تاب آوردن

عذری نمی‌‏توانم خواست.