شعر از: ماری-کلر بانکوار
ترجمه: نفیسه نواب پور
----------------------------------------
ایکاش میتوانستم خاطراتت را لمس کنم
در سردابهای بیچراغ، تاریک
وقتی که ذره ذرهی جسمیتشان لمسپذیر میشود.
ایکاش میتوانستم آنها را
با خاطرات خویش بیامیزمشان
کاری شبیه به
لمس اجزاء یک کابوس
در تنم
در
پوستهی حقیقی اصوات
در هرچه محال.