۱۳۸۴/۰۹/۰۹

یه تیکه از بهشت

خدا یه تیکه از بهشتشو گم کرده
در به در دنبالش می گرده
پشت پلک و زیر بال همه ی فرشته هاشو نگاه می کنه
پشت کوه ها و زیر اقیانوس هاشو می بینه
هر جا که به فکرش برسه
حتی تو صندوقچه ی جواهراتش.

ولی من می دونم اون کجاست
خودم با چشمای خودم دیدم
که تو اونو لای چین موهات قایم کرده بودی.
خودم دیدم که توی نگاهت بود
و روی لبخندت.

ولی من هیچی به هیچکی نمی گم
دهنم قرص قرصه
چون نمی خوام به گوش خدا برسه
آخه خدا خیلی بدجنسه
هر چیز خوبو به زور مال خودش می کنه
نمی خوام اونو ازت پس بگیره
آخه اون تیکه از بهشت پیش تو
فقط مال خودمه
بذار خدا حالا حالاها دنبالش بگرده.