۱۳۹۰/۰۶/۰۶

تاکسیدرمیست

شعر از: ژان فولان
ترجمه‌ از: نفیسه نواب‌پور
----------------------------------------

تاکسیدرمیست
روبروی گلوهای سرخ و
بال‌های سبز یا ارغوانیِ
مرغ‌های عشق‌اش نشسته بود
رویای معشوقه‌اش را می‌دید
که با تنی بس متفاوت
و گاه بس شبیه به این پرنده‌ها
به چشمش می‌آمد
بسیار شگفت‌
در انحناها و حجم‌هایشان
در رنگ‌ها و زینت‌هایشان
و در سایه‌روشن‌‌هایشان.