شعر از: ژان فولان
ترجمه از: نفیسه نوابپور
----------------------------------------
وقتی که دزد ماشین
دزد اسب را ملاقات میکند
آهسته آهسته غذا میخورند
در شکستگیهای بشقابهایشان
سس آرام میماسد
در میانهی مه، در میدان
مجسمهی اسبسوار را میبینند
با رکابهای گرانیتیاش
بزرگتر از حد طبیعی
حرفهای واضحشان را این زوج
رد و بدل میکنند.