ترانهای از نمیدانم کی
ترجمه از: نفیسه نوابپور
----------------------------------------
سپیده، خورشید و درآر
سپیده، وقت سحر
مرواریدای شبنم و
رو تن گلها بذار
عزیز دلم
خدا میخواد تو سرزمینم
واسه اونایی که عاشقان
تو یه بهار ابدی
بدون هر ذره بدی
بهشت نو بنا کنه.
بخون، بخون قلب من
بخون سرود صبح و
بازی زندگی رو از سر بگیر
سپیده، خورشید و درآر
سپیده، وقت سحر
توی قلب عاشقم
از اون که اینهمه براش منتظرم
به قشنگی طلوع
یه خط عاشقی بذار
آه اولین نفساش
جواب اولین نیاز
حالا دیگه وقتشه
دوباره هیچ بوسهای گم نمیشه ...
آره دیگه وقتشه
نوازشی دوباره گم نمیشه
بخون، بخون قلب من
بخون سرود صبح و
بازی زندگی رو از سر بگیر.