شعر از: پل الوار
ترجمه: نفیسه نوابپور
----------------------------------------
ایستاده روی پلکهایم
موهایش فرو ریخته بر موهایم،
فرم دستهای مرا دارد،
رنگ چشمهای مرا دارد،
خودش را در سایهام غرق میکند
مثل سنگی در آسمان.
چشمهای همیشه باز دارد و
نمیگذاردم که بخوابم.
رویاهایش پر از نور
خورشیدها را بخار میکنند،
مرا میخندانند،
میگریانند و میخندانند،
مرا به حرف میآورند
بی آنکه چیزی برای گفتن داشته باشم.