شعر از: راینر ماریا ریلکه
به فارسیِ نفیسه نوابپور
----------------------------------------
اجازه بده بخوابم...
وقفهایست در نبرد طولانی با خواب.
در قلبم ماه طلوع میکند
که دیگر اینهمه تاریک نباشم.
مرگی که میگذرد
لذتی که تا انتها با ماست
در فرازها و فرودهایم
در خونم، و در تمام شیرههای پاک
در تو، در ریشههای خودش...
حتی ترس من نمیترسد.
خواب، فرمانروای خوشرفتار
اجازهی خوابیدن نمیدهد
خنده و گریه را در من میآمیزد؛
به من اجازهی انتشار بده
که حوای درون
با اشتیاق خصمانهاش
از پهلوی من نیست.